من دل به غم تو بسته دارم اي دوست
درد تو به جان خسته دارم اي دوست
گفتي که به دل شکستگان نزديکم
من نيز دلي شکسته دارم اي دوست
راه تو به هر قدم که پويند خوش است
وصل تو به هر سبب که جويند خوش است
روي تو به هر ديده که بينند نکوست
نام تو به هر زبان که گويند خوش است
مجنون و پريشان تو ام دستم گير
چون داني کز آن تو ام دستم گير
هر بي سر و پايي دستگيري دارد
من بي سرو سامان تو ام دستم گير
اي دوست قبولم کن و جانم بستان
مستم کن و از هر دوجهانم بستان
با هر چه دلم قرار گيرد بي تو
آتش به من اندر زن و آنم بستان
وا فريادا ز عشق وا فريادا
کارم به يکي طرفه نگار افتادا
گر داد من شکسته دادا، دادا
ورنه من و عشق هر چه بادا بادا
شعر عاشقانه زیبا
عشق از ازل است و تا ابد خواهد بود
جوينده عشق بي عدد خواهد بود
فردا که قيامت آشکارا گردد
هر دل که نه عاشق است رد خواهد بود
شعر عاشقانه زیبا
اي روي تو مهر عالم آراي همه
وصل تو شب و روز تمناي همه
گر بادگران به زمني واي به من
گر با همه کس همچو مني واي همه